نمودار کامل PDF بیانات را از اینجا دانلود کنید
کلیپ صوتی MP3 بیانات را از اینجا دانلود کنید
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
اوّلاً از خداوند متعال براى ارواح طیّبه آن انسانهاى شایستهاى که موضوع نزدیکى و اتّحاد دانشگاه و حوزه روحانیت را مطرح کردند و بعضى در این راه شربت شهادت هم نوشیدند - مخصوصاً مرحوم شهید مفتّح و شهید مطهّرى و از این قبیل بزرگمردان - از خداوند علوّ درجات مسألت مىکنم.
موضوع دانشگاه، به خودىِ خود یک موضوع مهم است؛ همچنانکه موضوع حوزه علمیه هم، به خودى خود یک موضوع اساسى و مهم است. وقتى ما «وحدت حوزه و دانشگاه» را عنوان مىکنیم، بدیهى است مقصود این نیست که این دو را در عالم واقعیّت به یک چیز تبدیل کنیم. زیرا اگرچه در گذشته، در حوزههاى علمیه، همان دروسى خوانده مىشد که امروز در دانشگاهها خوانده مىشود، اما اگر فرض کنیم آن دروس حوزههاى علمیه، همان پیشرفتى را که تا امروز کرده است، مىکرد، باز امروز باید به مقتضاى تخصّص و تشعُّب، هر گروه کار و درس خودش را دنبال کند. پس، مقصود این نیست. مبادا بعضى همین موضوعِ به این روشنى و وضوح را ندیده بگیرند و درباره غلط بودن شعار وحدت حوزه و دانشگاه قلمفرسایى کنند.
این را همه مىفهمند: نه امام و نه دیگر بزرگواران نخواستند بگویند که دانشگاهها جمع شوند و قم بروند، یا شعبهاى از حوزه قم شوند. یا اینکه حوزه قم جمع شود و بیاید در دانشگاهها حل گردد، یا شعبهاى از آنها شود. هیچکس این را نخواست و مطرح نکرد. مسأله این است که ما دو نهادِ اصیلِ دانشجویى داریم. یکى متوجّه به کسب علومِ مربوط به فهم و تبلیغ دین و نوآورى در مباحث دینى و نوآورى در فهم مسائل روز و حادث شونده در زندگى است، که این حوزه است و کارش عبارت است از تحقیق در مسائل دینى و فراگرفتن احکام الهى در همه شؤون زندگى. آن هم نه فقط در آنچه که مربوط به کنج محراب یا کنج خانه است؛ بلکه در قلمرو وسیع زندگى بشر. این گروه، این را باید فراگیرند؛ احکام جدیدش را تحقیق کنند؛ ناخالصیها و ناسرهها را از آن بزدایند و آن را با زبان مناسب، در هر جامعهاى و هر زمانى و هر مخاطبى، به رساترین شکل ممکن به مخاطبین برساند. این، وظیفه آن نهاد حوزهاى است و اسمش «حوزه علمیه» است.